در دنیای پرهیاهوی فارکس، همه به دنبال یک چیز هستند: شکار بهترین موقعیتها. اما حقیقت این است که
بسیاری از معاملهگران، حتی با سالها تجربه، همچنان اسیر تلههایی میشوند که
بازیگران بزرگ بازار برایشان پهن کردهاند.
درک نقدینگی و مسیر پول هوشمند یکی از مهمترین کلیدهایی
است که میتواند این چرخه ضرر را متوقف کند و مسیر موفقیت را هموار سازد.
قبل از آنکه به سراغ مفاهیم پیشرفته برویم، بهتر است به اشتباهاتی
اشاره کنیم که اکثر تریدرها، مخصوصاً تازهکارها، مرتکب میشوند:
اسمارت مانی دقیقاً از همین اشتباهات استفاده میکند تا نقدینگی لازم
برای حرکتهای بزرگ را تأمین کند.
تئوری القای نقدینگی یک چارچوب تحلیلی است که توضیح میدهد چگونه
بازیگران بزرگ، معاملهگران خرد را به باز کردن پوزیشنهایی ترغیب میکنند
که در نهایت به نفع پول هوشمند نقدینگی تمام میشود.
مراحل کلی این تئوری:
این تئوری نشان میدهد که بیشتر حرکات بزرگ بازار تصادفی نیستند؛ آنها
با برنامهریزی دقیق ساخته میشوند.
نقدینگی به زبان ساده، حجم سفارشهایی است که در یک محدوده قیمتی وجود
دارد. بدون نقدینگی، هیچ معاملهای انجام نمیشود. اما در فارکس، نکته مهم این است
که نقدینگی سوخت حرکتهای بزرگ است و معمولاً همانجایی قرار دارد که استاپلاس
معاملهگران خرد مستقر شده است.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
به همین دلیل، سبک اسمارت مانی و نقدینگی اساس استراتژی خود را بر
یافتن و استفاده از نواحی نقدینگی بنا کرده است.
در روش تحلیل ، سه فاز اصلی برای شکار نقدینگی وجود دارد:
بازار یک محدوده قیمتی را به شکل رنج یا کانال تشکیل میدهد. این فاز
معمولاً همراه با حجم کم و نوسانات محدود است. هدف اصلی، جذب توجه و ورود معاملهگران
به بازار است.
در این مرحله، بازار با حرکات کوچک و سیگنالهای فیک، معاملهگران را
به باز کردن پوزیشن ترغیب میکند. این همان تلهای است که باعث انباشته شدن
نقدینگی در یک سمت بازار میشود.
اینجاست که پول هوشمند وارد عمل میشود. قیمت ناگهان به سمت نقدینگی
حرکت کرده، سفارشات را فعال میکند و سپس در جهت اصلی حرکت ادامه میدهد.
برای بهرهگیری از این سه فاز، باید:
شناخت نقدینگی و روش اسمارت مانی به شما کمک میکند بازار را از دید
بازیگران بزرگ ببینید، نه از دید معاملهگر خرد. این تفاوت دیدگاه میتواند سرنوشت
معاملات شما را تغییر دهد.