اگر سالها
در بازارهای مالی فعالیت کرده باشی، احتمالاً بارها با این سوال روبهرو شدی: «چرا
با وجود داشتن استراتژی خوب، باز هم ضرر میکنم؟»
اینجاست که نام مارک داگلاس
(Mark Douglas) پررنگ میشه.
او نویسندهی کتابهای تریدر منضبط (The Disciplined Trader) و معامله در محدوده
(Trading in the Zone) هست که
بیشتر از هر چیزی روی روانشناسی معاملهگری تمرکز کرد.
به باور داگلاس، دلیل شکست بیشتر
تریدرها، نداشتن کنترل ذهن و احساساته. تکنیکها و ابزارها فقط بخشی از مسیرن؛ بخش
اصلی، طرز فکر و ذهنیت درسته.
در
ادامه، ده درس طلایی از مارک داگلاس رو مرور میکنیم که میتونه به ستون اصلی
موفقیت تو در بازار تبدیل بشه.
داگلاس
میگفت: «هر تریدی که باز میکنی، باید ریسکش رو همون لحظه بپذیری.»
بیشتر تریدرها وقتی ضرر میکنن،
دنبال مقصر میگردن یا از معاملهی بعدی میترسن. در حالی که اگر قبل از ورود،
میزان ریسک رو پذیرفته باشی، دیگه ضرر تو رو فلج نمیکنه.
مثال: فرض کن ریسک هر معاملهت ۲٪ از حسابت باشه. وقتی وارد پوزیشن میشی،
از همون لحظه باید آماده باشی که اون ۲٪ رو از دست بدی. همین پذیرش باعث میشه
فشار روانی کاهش پیدا کنه.
هیچکس –
حتی بزرگترین تریدر دنیا – نمیتونه بگه معاملهی بعدی صددرصد سودآوره.
بازار پر از عدم قطعیت و تصادفه.
تنها چیزی که داریم، احتمالاته.
به قول داگلاس، کار تو مثل یک
کازینوی حرفهایه: کازینو هیچوقت نمیدونه دست بعدی چی میشه، اما میدونه در
طولانیمدت همیشه برندهست، چون روی احتمالات بازی میکنه.
این ذهنیت باعث میشه تو دیگه به
دنبال “قطعی بودن” سیگنالها نری، بلکه روی اجرای درست سیستم معاملاتیت تمرکز کنی.
خیلیها
وقتی سود میکنن، فکر میکنن نابغهان؛ وقتی ضرر میکنن، خودشون رو بازنده میدونن.
داگلاس معتقد بود نتیجه معامله، ارزش
شخصی تو رو تعیین نمیکنه.
اگر به خودت برچسب بزنی، احساساتت
وارد بازی میشن و تصمیمهای بعدیت رو خراب میکنن. در حالی که یک تریدر حرفهای
به معاملات به چشم “اجرای یک پلن” نگاه میکنه، نه محک زدن شخصیت خودش.
داشتن
بهترین استراتژی دنیا بدون انضباط هیچ ارزشی نداره.
خیلیها با یک استراتژی ساده سود میکنن،
چون دیسیپلین دارن. خیلیها هم با سیستم پیچیده ضرر میکنن، چون از قوانینشون
سرپیچی میکنن.
مثال: وقتی حد ضرر مشخص کردی، باید
مثل قانون مقدس بهش پایبند باشی. یک بار جابهجایی استاپ میتونه کل حسابت رو
نابود کنه.
یکی از
جملات مهم مارک داگلاس اینه:
"هر
معامله فقط یکی از بیشمار احتمالات بازاره."
یعنی هیچ معاملهای تعیینکنندهی
سرنوشت حساب تو نیست. موفقیت در بلندمدت یعنی صدها معاملهی اجرا شده بر اساس
سیستم.
این دیدگاه بهت کمک میکنه دیگه روی
یک پوزیشن بیش از حد تمرکز نکنی و احساساتت رو به اون گره نزنی.
اگر به
پلنت اعتماد نداشته باشی، همیشه وسط کار دچار تردید میشی: «الان خارج بشم یا
بمونم؟ نکنه اشتباه کردم؟»
داگلاس میگفت تا وقتی به سیستمت
ایمان نداری، نمیتونی احساسات رو کنترل کنی.
ایمان به سیستم یعنی بدانی حتی اگر ۳ معامله پشت سر هم ضرر بدهی، در
نهایت با پایبندی به قوانین، در بلندمدت سود میکنی.
دو نیروی
اصلی که معاملهگرها رو نابود میکنن، ترس و طمع هستن.
ترس باعث
میشه قبل از رسیدن قیمت به تارگت، سریع خارج بشی.
طمع باعث
میشه با وجود رسیدن به تارگت، همچنان در معامله بمونی و همه سودت برگرده.
داگلاس میگفت اگر احساساتت رو کنترل
نکنی، بازار تو رو کنترل میکنه.
تصمیم
درست همیشه به سود ختم نمیشه، و تصمیم غلط همیشه به ضرر. این یعنی در کوتاهمدت،
نتایج تصادفیان.
اما اگر سیستم درستی داشته باشی، در
مجموع معاملات نتیجه به سود تمایل پیدا میکنه.
این نکته باعث میشه با هر ضرر دلسرد
نشی و بدونی که بخشی از بازیه.
خیلیها
بازار رو دشمن خودشون میدونن: «بازار با من لج کرده!»
اما داگلاس میگفت: بازار هیچوقت
علیه تو نیست؛ بیطرفه. تو فقط باید یاد بگیری چطور باهاش هماهنگ بشی.
این ذهنیت، بار روانی رو سبک میکنه
و جلوی عصبانیت و تصمیمهای انتقامی رو میگیره.
هیچکس
با خواندن یک کتاب یا دیدن یک ویدیو تبدیل به تریدر حرفهای نمیشه.
مارک داگلاس همیشه تاکید داشت که
تغییر ذهنیت یک فرایند تدریجیه. باید با ژورنالنویسی، تمرین روزانه و بررسی
اشتباهها، به مرور عادتهای درست بسازی.
به قول خودش: «ثبات، یک مهارت
اکتسابیه، نه یک استعداد ذاتی.»
درسهای
مارک داگلاس نشون میده که معاملهگری بیشتر یک بازی ذهنیه تا یک بازی تکنیکال.
اگر ذهنت رو مثل یک تریدر حرفهای
آموزش بدی، حتی استراتژیهای ساده هم میتونن تو رو به سود برسونن.
و جملهی ماندگارش همیشه راهنمای
تریدرها خواهد بود:
Consistency is a state of mind
ثبات، یک حالت ذهنیه.